روز والنتاین و روز سفید: روزهای عشاق در ژاپن
این روزها شاید پا به هر فروشگاه و سوپرمارکتی بگذارید با تزئینات سرخ و سفید و صورتی مخصوص روز والنتاین روبرو بشوید.
روز والنتاین در 14 فوریه جشن گرفته می شود و روز سفید با یک ماه فاصله در 14 مارس. گفته می شود که اولین بار مراسم روز والنتاین در سال 1958 توسط یک شرکت شیرینی و شکلات ژاپنی به این کشور وارد شد. در این روز در ژاپن تنها خانومها هستند که هدایای خود را که معمولا شکلات است به آقایان می دهند. و ماه بعد که روز سفید نامیده می شود این آقایان هستند که در پاسخ به خانومها هدیه به آنها می دهند. روز سفید فقط در این کشور است که برگزار می شود و اختراع ژاپنی هاست. گفته می شود که روز سفید اولین بار در یکی از سال های دهه 1960 توسط یک شرکت مارش مالو (1) سازی به مردم معرفی شد. و از آنجا که معمولا مارش مالو به رنگ سفید است این روز هم به همین نام نامیده شد. البته هدایای مخصوص این روز به مارش مالو سفید ختم نمی شود و هدایای دیگری نظیر بیسکویت، شکلات، آب نبات، گل و ... نیز در طی این سال ها طرفدار داشته است.
(1) marshmallow
فکر کنم تفاوت دیگری که روز والنتاین در ژاپن با دیگر کشورها داشته باشد در دادن هدیه نه تنها به یک نفر بلکه به چند نفر است که معمولا شامل همکاران و روسا و ... هم می شود. البته هدیه ای که به این افراد داده می شود به معنای ابراز عشق و محبت نیست و معمولا از روی احترام و به عنوان تشکر داده می شود، هرچند که این رسم چندان محبوبیتی بین جوان ها و بخصوص خانومها ندارد ولی خوب رسم رسم است!
طبق آماری که از بین 269 نفر ژاپنی (77% مونث، 85% مجرد، و 71% زیر 30 سال سن) بدست آمده، روز سفید به نسبت روز والنتاین از جذابیت کمتری برخوردار است. طبق این آمار 67% خانوم های شرکت کننده جشن روز والنتاین را برگزار می کنند ولی فقط 45% آقایان به روز سفید اهمیت می دهند. البته در بین افراد متاهل روز سفید اهمیت بیشتری دارد.
نتایج آمار در باره هدایا حاکی از آن است که در روز والنتاین یک سوم خانوم ها از سنت پیروی می کنند و تنها به یک نفر هدیه می دهند، یک سوم هم به 2-3 نفر هدیه می دهند و بقیه نیز به بیشتر از سه نفر. عموما خانوم ها هدیه خود را به همسر و یا دوست نزدیک خود می دهند، 40% به دوستان دیگر خود، 27% به همکاران و همکلاسی ها و 24% هم به خویشاوندان خود هدیه می دهند.
از طرف دیگر، در روز سفید، تقریبا 33% آقایان بیسکویت، 11% گل و 55% هدایای دیگری به جز گل و بیسکویت و شکلات در نظر می گیرند. تقریبا نیمی از آقایان هدایای خود را به 2-3 نفر می دهند و 29% فقط به یک نفر هدیه می دهند. 19 درصد باقی مانده نیز به بیش از سه نفر هدیه می دهند. دو سوم آقایان به همسران یا دوستان نزدیک خود هدیه می دهند،و کمتر از 25% به همکاران و دیگر دوستان ، و تنها یک دهم آنها به خویشاوندان خود هدیه می دهند.
13 Comments:
سلام دوستان گرامی
با اجازه مطالبی در مورد روز ولنتاین و نمونه ای مشابه در فرهنگ ایران باستان را در زیر متذکر میشوم:
كمتر كسي است كه بداند در ايران باستان، نه چون روميان از سه قرن پس از ميلاد، كه از !بيست قرن پيش از ميلاد، روزي موسوم به روز عشق بوده است
29 جالب است بدانيد كه اين روز در تقويم جديد ايراني دقيقا مصادف است با روز پس از والنتاين فرنگي! اين روز "سپندار مذگان" يا3بهمن، يعني تنها اسفندار مذگان" نام داشته است. فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان "روز عشق" " به اين صورت بوده است كه در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند، هريك از روزهاي ماه نيز يك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه) كه نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني "بهترين راستي و پاكي" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني "شاهي و فرمانروايي آرماني" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملي زمين است. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق مي پنداشتند. در هر ماه، يك بار، نام روز و ماه يكي مي شده است كه در همان روز كه نامش با نام ماه مقارن مي شد، جشني ترتيب مي دادند متناسب با نام آن روز و ماه. مثلا شانزدهمين روز هر ماه مهر نام داشت و كه در ماه مهر، "مهرگان" لقب مي گرفت. همين طور روز پنجم هر ماه سپندار مذ يا اسفندار مذ نام داشت كه در ماه دوازدهم سال كه آن هم اسفندار مذ نام داشت، جشني با همين عنوان مي گرفتند.
سپندار مذگان جشن زمين و گراميداشت عشق است که هر دو در کنار هم معنا پيدا مردان ٬می کردند.در اين روز زنان به شوهران خود با کمال محبت هديه می دادند به آنها هديه داده و از آنها اطاعت ٬نيز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده می کردند
*********************
ولی واقعيت چيز ديگه ايه و راستش رو از دکتر کوروش نيکنام ( موبد زرتشتی و پژوهشگر) بشنويم:
"ما روزهای متفاوتی را در تاريخ و گاه شماری ايران داريم که هر کدوم به نوع و به نوروز، روز ۱۳مناسبت و رويدادی معروف شده و شکل گرفته. مثل جشن تيرگان، روز جشن مهرگان و جشن سده که روز آتش و کشف آتش است. ولی وقتی صحبت از عشق و عاطفه ميشه ما يک روزی رو بايد در ايران جشن بگيريم که با اون باور و انديشه بخوره. ما در تاريخ خودمان جشنی داريم به نام روز "سپندار مذگان" در ماه اسفند که جشن اسفندگان است."
"اين روز به دليل اينکه عشق مادری، فداکاری و فدا شدن و ويژگی های کلی را که ما می تونيم برای مفهوم عشق بگيم رو مطرح می کنه، معروف شده. ما يک نوع عشق رو می تونيم عشق بين دختر و پسر مطرح کنيم. اما اگر عشق بخواد مفهومی پيدا بکنه، يکی از معنی های اون اينه که قشنگی ها و زيبايی ها پايدار بمونه ولی من خودم رو فدا بکنم. قشنگ ترين جلوه اين معنی را ما می تونيم در وجود مادر ببينيم."
اي کاش در وطن ما نيز سنتهاي ديرين ما و سنت هاي اجدادي ما هنوز هم پاس داشته مي شدند و ما ايرانيها نيز به يکديگر عشق مي ورزيديم به همنوع خود عشق مي ورزيديم به وطن خود عشق مي ورزيديم و هنگامي که آخوندي شپشو مثل مطهري ميامد و به سنت هاي کهن ايراني توهين مي کرد و جشن سپندار منگان و يا جشن مهرگان و يا سيزده بدر را به خريّت اجداد ايرانيان نسبت مي داد،محکم بر دهانش مي زديم و يا پدرانمان مي زدند ، و چنان مي زدند که دندانهايش بر شکمش فروريزد ، اکنون شاهد گستاخيهاي گستره اي که در ميهن عزيزمان شاهدش هستيم نمي بوديم. من پوزش ميطلبم از خانوم زرافشار بخدا دلم خون است . (http://www.pajwak.com/sizdahbedar.html)
با تشکر از دوستانی که در این بخش نظرات و پیام هاشون رو می نویسن و ضمن احترامی که برای تک تک نظرات شخصی شما قائل هستیم، خواهش می کنیم از بکار بردن کلمات و الفاظی که توهین آمیز هستند خودداری کنید.
سلام من امروز با وبلاگ شما آشنا شدم من تو ژاپن زندگي مي کنم العان3 سال است توي يه کارگاه کوچيک کار مي کنم از اطلاعات خوبي که در وبلاگتون ديدم خيلي لذت بردم من اصلاً هيچي نمي دونستم از اينها . راستش بنظرم رسيد سئوالي را که هميشه ذهن من را به خودش مشغول کرده از شما بپرسم چون اميدوارم که خيلي دقيق و کامل جواب سئوالم را مي گيرم چون اونجوري که من ديدم در مورد همه چيز اول خوب تحقيق مي کنيد و بعد مفصل مي نويسيد . راستش رئيس ما هر هفته شنبه ها مي ره به حمام و مياد به ما هم تعريف مي کنه ولي من زياد متوجه نميشم اما اينو به هر زحمتي که بود تونستم بفهمم که او داره مي ره به حمامي که اسمش هست حمام ترکي به ما ميگه تورکو بورو خيلي وقت برد تا من فهميدم که منظورش حمام ترکي است در واقع حمام ترکيه اي که گويا شبيه حمام خصوصي ما ايرانيهاست و در ژاپن خيلي طرفدار داره اما من که سر در نياوردم حمام ديگه تعريف نداره شايد هم راستي تعريف هم داره من چيزي نمي دونم خواهش مي کنم در مورد تورکو بورو توضيح دهيد ممنون از زحمت شما
تورکو بورو نوعی حمام خصوصی است که خدمه آن را خانومها تشکیل می دهند.
سلام خانوم زرافشار خسته نباشيد اميدوارم خوش و خرم باشيد ، خانوم زرافشار يک سئوال دارم و ميخواهم نظر شما را هم بدانم به نظر شما پليس ژاپن ميتواند از شخصي که به او سوء ظن دارد بدون حکم دادستاني از وي آزمايش ادرار به عمل آورد يا نه ؟ همانطور که مي دانيم پليس ژاپن حق قانوني دارد که از هر شخصي که مورد ظن قرار دهد خصوصاً هنگام تردد در شب هنگام و نيمه شب در خيابان او را مورد سئوال و جواب قرار دهد و حتي جيب و داخل اتومبيل وي را جستجو کند که اين کار عمدة ً با هدف کشف و مبارزه با مواد مخدر انجام مي گيرد؛ آيا پليس مي تواند از شخص آزمايش ادرار هم بگيرد يعني شخص را به اداره پليس انتقال داده و اين کار را انجام دهند يا خير ؟ مواردي هست که پليس با گرفتن ادرار، که معمولاً از فرد بازداشت شده که درحضور چند نفر پليس بعنوان شاهد جهت آزمايش صورت مي گيرد، با استفاده از کاغذهاي خاصي که در تماس با مواد مخدر رنگ عوض مي کنند افراد را مورد آزمايش سريع قرار مي دهد که شايد چند دقيقه بيشتر طول نکشد ؛ ولي من مردد هستم که بدون حکم هم مي تواند هر شخصي را به همراه خود برده و مورد تست قرار دهد . اطلاعات شما را نيز کسب کنيم مي دانم وقت شما بسيار باارزش است و نبايد بيهوده تلف شود اما اميدوارم مورد استفاده همه قرار گيرد اين موضوع با سپاس
با اجازه از زندگی در ژاپن
جناب سیروس خان
این بندگان خدا که گرداننده وبلاگ زندگی در ژاپن هستند تا اون جا که من میشناسم اصلا اهل خلاف نیستند که سرو کارشون با پلیس و از اینجور چیزا باشه
رشته هیچ کدومشون والله بخدا حقوق نیست
تو رو خدا از این سوالهای سخت ازشون نپرسید
با عرض پوزش از خانوم زرافشار ؛ من قصد جسارت نداشتم و هرگز چنین فکر نمی کنم که هیچ یک از اعضای این بلاگ خلافکار باشند ، هدف من از طرح سئوال بالا صرفاً آگاهی دادن بود ؛ دوست نازنین و خوب من که اسم شریفتان را نمی دانم ، من که این سئوال را کردم خود حدوداً 10 سالیست که بعنوان مترجم به همراه وکلای توبان به ملاقات دستگیر شدگان میروم و بقول معروف نیمچه وکیلی بحساب میایم و پاسخ سئوال اینست که نه خیر پلیس ژاپن نمی تواند بدون کسب حکم دادستان از شهروندان آزمایشات آن گونه بعمل آورد در ضمن دوست خوب من ؛ من و امثال من که هر روز سروکارمان با پلیس و اداره پلیس است آیا خلافکار بحساب می آییم ؟ یا هر که سرکاری با پلیس داشته باشد خلافکار است ؟ من نفهمیدم چرا شما بخود گرفتید ؛ بهرحال آرزوی موفقیت دارم برایتان
منم دقیقا میخواستم بگم که شما خودتون که پاسخ سوالی را میدانید از دیگران سوال نفرمایید
با سلام
آفرین به این وبلاگ و نویسندگان اون من امروز با این وبلاگ آشنا شدم .تا الان در به در این جور وبلاگی بودم .
خیلی ممنون
دوستان سلام میخوام انتقاد کنم راستشو بخواید آدم یه جوری میشه وقتی میبینه یک وبلاگ زیبایی مثل همین بلاگ نویسندگانش بجز خانوم زرافشار مابقی جیمزباندند آخر چرا باید یک ایرانی همیشه یه چرخش لنگ بزنه مگر شما چه عیب و ایراد و ترسی دارید از نوشتن اسمتان در کنار اسم خانوم زرافشار من این روش کار شما را پسندیده نمی بینم اگر وبلاگ یک وبلاگ سیاسی و مبارزاتی بود با حکومت شاید می شد توجیه کرد که بر اثر وحشت از حکومت مستبد است که اسمها مخفی میباشد با اینکه چنین عذری نیز امروزه پذیرفته نیست چرا که ما می بینیم که چگونه بچه های ایران آنهم در داخل کشور شجاعانه و بی پروا بابک خرمدین وار با اسم و رسم حقیقی خود مطلب سیاسی مینویسند و هیچ باکی ندارند در چنین زمانیست که انسان وقتی می بیند عده ای مخفی میشوند و مینویسند آنهم بدون هیچ عذری هزار جور فکر به کله راه می یابد مخصوصاً زمانی که یکی میگوید فلانی یا فلانیها عامل رژیم هستند یکی می گوید بچه آخوندند که مفتی با پول ملت اومدند تو این کشور و فلان می کنند و در آینده چه کاره خواهند شد !یکی می گوید خلافکار هستند نمیخوان شناخته شوند ! خلاصه هزارو یک جور حرف در میارند من خودم به هیچوجه اسمم رو مخفی نمی کنم در وبلاگم ولی در اینجا برای اینکه اندکی هم که شده شما را به تعمل در این خصوص وادارم اسم خودم را نمی نویسم تا بفهمید که چه مزّه ای دارد به نظر من شما اگر بچه آخوند یا غیر آخوند حکومتی هم که هستید شجاعانه اسم و رسم خود را قید کنید اینطوری خیلی بهتر است چرا که اینجا یک کشور دموکراتیک است ترس و وحشت ندارد اینجا ایران نیست که عزیزان من بیایید با یکدیگر روراست باشیم بخدای محمد اگر شما بخواید من لیست اسامی تمام بچه های مشغول به تحصیل در دانشگاههای ژاپن از چیبا بگیر همینطور توکیو یوکوهاما اوساکا کیوتو و غیر را برایتان در همین صفحه منتشر می کنم و با اینکه من دورا دور کم و بیش شناختی دارم بر برخی از افراد مورد نظر ولی چقدر زیبا میبود که خودتان با افتخار با اسم و رسم می نوشتید باز می گویم که بیایید با هم صادق باشیم . شادکام باشید با عرض معضرت از خانوم زرافشار
دوستان عزیز خواهش می کنم به انتخاب و تصمیم نویسندگان این وبلاگ مبنی بر عدم اعلام اسامی خود احترام بگذارید و آنها را تحت فشار برای نوشتن نام خود نگذارید. بیایید بیشتر از تجربیات و اطلاعاتی که مطرح می شود استفاده ببریم چه فرقی می کند که خانم الف نوشته باشد و یا آقای ب.
سلام خانوم زرافشار ؛ چشم ديگر تکرار نمي کنم خواسته خودم را حق با شماست چه فرقي دارد، مهم اطلاعاتيست که بدست مي آيد از بتن اين بلاگ ، هميشه شاد و سبز باشيد
Post a Comment
<< Home